اين شعر كانديد شعر سال 2005 اثر يك پسر سياه پوست است
وقتي به دنيا امدم سياه بودم
وقتي بزرگتر شدم بازهم سياه بودم
وقتي جلو آفتاب ميرم باز هم سياه
وقتي ميترسم هم سياه
وقتي سردمه سياهم وقتي مريضم باز هم سياهم
وقتي هم كه بميرم باز سياه خواهم بود
تو اي دوست سفيدمن
وقتي به دنيا امدي صورتي بودي
وقتي بزرگتر شدي سفيد شدي
وقتي جلو آفتاب ميري قرمز ميشي
وقتي ميترسي زرد ميشي
وقتي مريضي سبز ميشي
وقتي هم كه بميري خاكستري ميشي
و تو به من ميگي رنگين پوست
وقتي به دنيا امدم سياه بودم
وقتي بزرگتر شدم بازهم سياه بودم
وقتي جلو آفتاب ميرم باز هم سياه
وقتي ميترسم هم سياه
وقتي سردمه سياهم وقتي مريضم باز هم سياهم
وقتي هم كه بميرم باز سياه خواهم بود
تو اي دوست سفيدمن
وقتي به دنيا امدي صورتي بودي
وقتي بزرگتر شدي سفيد شدي
وقتي جلو آفتاب ميري قرمز ميشي
وقتي ميترسي زرد ميشي
وقتي مريضي سبز ميشي
وقتي هم كه بميري خاكستري ميشي
و تو به من ميگي رنگين پوست
No comments:
Post a Comment