Monday, July 23, 2007

ز بهار پرسیدم عشق یعنی چه؟گفت تازه شكفته ام هنوز نمیدانم

از تابستان پرسیدم عشق یعنی چه؟گفت درگرمای وجودش غرقم نمیدانم

از پاییز پرسیدم عشق یعنی چه؟گفت در هزار رنگ آن باخته ام نمیدانم

از زمستان پرسیدم عشق یعنی چه؟گفت سرد است و بی رنگ



گفتمش دل می خری؟! پرسید چند؟!

گفتمش دل مال تو تنها بخند.

خنده کرد و دل زدستانم ربود.

تا به خود باز آمدم او رفته بود.

دل زدستش روی خاک افتاده بود.

جای پایش روی دل جا مانده ب

1 comment:

Anonymous said...

21mehr.com
شهلا
آخی نازی
چقدر با مزه بود