میشنوی؟!...این زمزمه دلتنگ ازخیالی دوررا!؟نه...!این صدای بم محزون این کسی کهچون من غریب غریبانه بس دلگیر می نالد؟!نمی دانم!شایدازاوکه رفت.ازاو که شد وبازنیامدازدل مشغولی های منو تو میخواند.وشاید ازمن بی توسخن سازمیکندپس چرا چنین دل خسته شکسته بسته؟!توهم اگرمثل اویاد روزهای تلخ رفته گرده ا ت راتاکرده بود شاید...شاید هممین گونه میخواندی که او میخواند.اوکه خاکستر خاطره هارابرهم میزنداو که ازقشنگ ترین بهترین لحظه های از دست رفتهصدسینه سخن دارد...او که خوانده و میخواند:اه ای زیباترین:بی تو خاکسترم بی تو ای دوست
No comments:
Post a Comment