Thursday, August 26, 2010

استاد

پسر بچه 9ساله ای تصمیم گرفت تا جودو یاد بگیرد.پسر دست چپش را در یک حادثه از دست داده بود ولی جودو را خیلی دوست داشت. به همین دلیل پدرش او را نزد استاد جودوی ژاپنی معروفی برد و از او خواست تا به پسرش تعلیم دهد.استاد قبول کرد و شروع کرد به تعلیم. سه ماه گذشت، پسر نمیدانست چرا استاد در این مدت فقط یک فن را به او یاد می دهد.یک روز نزد استاد رفت و پس از ادای احترام گفت:"استاد چرا به من فنون بیشتری یاد نمی دهید؟"استادلبخندی زد و جواب داد:" همین یک حرکت برای تو کافی است."پسر جوابش را نگفت ولی باز به تمرینش ادامه داد.چند ماه بعد استاد پسر را به اولین مسابقه برد. پسر دراولین مسابقه برنده شد. پدر و مادرش که مسابقه ی او را می دیدند، به شدت تشویقش کردند.پسر در دور دوم و سوم هم برنده شد تا به مرحله نهایی رسید. حریف او یک پسر قوی هیکل بود که همه را با یک ضربه شکست داده بود. پسر می ترسید که با او رو به رو شود ولی استاد به او اطمینان داد که حتماً موفق خواهد شد.مسابقه شروع شد وحریف یک ضربه محکم به پسر زد. پسر به زمین افتاد و از درد به خود پیچید.داور دستور به قطع مسابقه داد ولی استاد مخالفت کرد و گفت: نه، مسابقه باید ادامه یابد .پس از اینکه دو حریف باز رو در روی هم قرار گرفتند و مبارزه آغاز شد، دریک لحظه حریف اشتباهی کرد و پسر با قدرت او را به زمین کوبید و برنده شد!همه سالن پسر را تشویق می کردند و پدر و مادرش از شوق، اشک می ریختند.بعد از پایان مسابقه پسر نزد استاد رفت و با تعجب پرسید:" استاد، من چگونه حریف قدرتمندم را شکست دادم؟استاد با خونسردی گفت: ضعف تو باعث پیروزیت شد! وقتی تو آن فن همیشگی رابا قدرت روی حریف انجام دادی، تنها دفاع حریفت این بود که دست چپ تو را بگیرد، درحالی که تو دست چپ نداشتی!پس اگر در وجود خود عیبی داریم هیچ موقع امیدمان را از دست ندهیم چون شاید این ضعف ما باعث پیروزی ما بشود در حالی که اگر این ضعف در ما وجود نداشت هیچ موقع به پیروزی نمی رسیدیم .

Wednesday, August 25, 2010

چالش ذهنی استاد با شاگردان

استاد دانشگاه با این سوال ها شاگردانش را به یک چالش ذهنی کشاند.*آیا هر چیزیکه وجود دارد خدا خلق کرده است ؟*
شاگردی با قاطعیت پاسخ داد:”بله او خلق کرده استاستاد گفت: “اگر خدا همه چیز را خلق کرده پس او شیطان را نیز خلق کرده، چون شیطاننیز وجود دارد و مطابق قانون که کردار ما نمایانگر صفات ماست , خدا نیز شیطاناست”شاگرد آرام نشست و پاسخی نداد.
استاد با رضایت از خودش خیال کرد بار دیگر توانستهثابت کند که عقیده به مذهب خرافه ای بیش نیست.شاگرد دیگری دستش را بلند کرد وگفت: “استاد میتوانم از شما سوالی بپرسم؟
“استاد پاسخ داد: “البته”
شاگرد ایستادو پرسید: “استاد آیا سرما وجود دارد؟”استاد پاسخ داد: “این چه سوالی است البتهکه وجود دارد. آیا تا کنون حسش نکرده ای؟ “شاگردان به سوال شاگرد خندیدند.شاگردگفت: “در واقع آقا, سرما وجود ندارد.
مطابق قانون فیزیک چیزی که ما از آن به سرما یاد می کنیم در حقیقت نبودن گرماست.
هر موجود یا شی را میتوان مطالعه و آزمایش کرد وقتیکه انرژی داشته باشد یا آنرا انتقال دهد. پس سرما وجود ندارد.این کلمه را بشر برای اینکه از نبودن گرما توصیفی داشته باشد خلق کرد.
” شاگردادامه داد:
“استاد تاریکی وجود دارد؟”استاد پاسخ داد: “البته که وجود دارد”شاگردگفت: “دوباره اشتباه کردید آقا! تاریکی هم وجود ندارد. تاریکی در حقیقت نبودننور است. نور چیزی است که میتوان آنرا مطالعه و آزمایش کرد.
اما تاریکی را نمیتوان. در واقع با استفاده از قانون نیوتن میتوان نور را به رنگهای مختلفشکست و طول موج هر رنگ را جداگانه مطالعه کرد. اما شما نمی توانید تاریکی رااندازه بگیرید. پس تاریکی واژه ای است که بشر برای توصیف زمانی که نور وجود نداردبکار می برد.در آخر شاگرد از استاد پرسید: “آقا، شیطان وجود دارد؟” استاد پاسخ داد: “البتهکه وجود دارد همانطور که قبلا هم گفتم. ما او را هر روز می بینیم. او هر روز درمثال هایی از رفتارهای غیر انسانی بشر به همنوع خود دیده میشود. او در جنایتهاو خشونت های بی شماری که در سراسر دنیا اتفاق می افتد وجود دارد. اینهانمایانگر هیچ چیزی به جز شیطان نیست.
و آن شاگرد پاسخ داد: شیطان وجود ندارد آقا.
یا حداقل در نوع خود وجود ندارد. شیطان را به سادگی میتوان نبود خدادانست. درست مثل تاریکی و سرما. کلمه ای که بشر خلق کرد تا توصیفی از نبود خداداشته باشد. خدا شیطان را خلق نکرد. شیطان نتیجه آن چیزی است که بشر عشق به خدارا در قلب خودش حاضر نبیند.
نام آن شاگرد تیز هوش کسی نبود جز ، آلبرت انیشتن

(انصراف) Unlike